top of page

حکمت

یک قاضی افغان از کسانی که زمانی زندانی کرده بود می ترسد

Hekmat

عکس های ما بین طالبان پخش شد و اگر پشت سر می ماندم می توانستند به سرعت مرا پیدا کنند

قبل از سقوط حکومت سابق افغانستان، حکمت، که نام واقعی او نیست، یک قاضی در ولایت سمنگان بود.


او با مواردی از امنیت عمومی، تروریسم، قاچاق مواد مخدر و زمینه های مبارزه با فساد سروکار داشت که زمانی برای او در حرفه اش احترام زیادی قائل بودند، اما اکنون او را آسیب پذیر کرده اند.


او به افغان وتنس می گوید که در ۲۰ سال گذشته، ما سیستم قضایی سابق اعضای طالبان و داعش، مقامات دولتی که دستی در فساد داشتند و جنایتکارانی که در جنایات مختلف دست داشتند را زندانی کرده ایم.


مانند بسیاری از افراد حرفه ‌ای که با حکومت سابق و سیستم قضایی مرتبط هستند، با بازگشت طالبان، وظیفه حکمت متوقف شده و آینده او در خطر است.



او می گوید پس از سقوط دولت قبل، ما قضات با مشکلات بزرگی مواجه بوده ایم.

از آن زمان، من چندین بار آدرس خود را تغییر داده ام.


به گفته حکمت، طالبان سمنگان را با چنان سرعتی تصرف کردند که او حتی فرصت سوزاندن اسناد خود را نداشت، زیرا او نگران است که در آینده علیه او استفاده شود.


او به افغان وتنس می گوید که برخی از همکاران من توسط طالبان در سمنگان بازداشت شدند.


حکمت توضیح می دهد که چگونه راه‌ های ولایت های همجوار مسدود شده بودند، اما او لباس‌ هایش را تبدیل کرده و توانست با کمک یکی از دوستانش یک شبه آنجا را ترک کند، او توضیح می دهد که عکس‌های ما در میان طالبان توزیع شده بود و اگر پشت سر می ‌ماندم می ‌توانستند به سرعت مرا پیدا کنند.


حکمت و خانواده هشت نفره اش مجبور شدند از سمنگان به کابل نقل مکان کنند، و بعد ازینکه چند تن از دوستان آنها را دید، ما نمی خواستیم خطرات بیشتری بپذیریم، بنابراین مجبور شدیم دوباره آنجا را ترک کنیم و به مکان دیگری برویم.


با این حال، حتی پس از فرار از سمنگان، نگرانی حکمت تمام نشد.


من تماس های تهدید آمیزی از اعضای طالبان دریافت کردم، کسانی را که من زندانی کرده بودم.

آنها طالبان به خانه پسر کاکای من در مزار شریف نامه فرستادند و از پسران کاکایم در مورد محل سکونت من پرسیدند.


در ماه‌ های اخیر، شواهد زیادی مبنی بر دستگیری‌ های قصد جویانه و قتل علیه فعالان، روزنامه ‌نگاران، مقامات دولتی سابق و پرسنل امنیتی وجود داشته است.


اما همه جابجایی ها به شدت خانواده را تحت تأثیر قرار داده است.


حکمت به افغان وتنس می گوید: متأسفانه، در زمان تسلط طالبان، همسرم حامله بود و این تأثیر قابل توجهی بر سلامت ذهنی او داشت که ما اولین نوزاد خود را در حین زایمان از دست دادیم.


مانند بسیاری دیگر در افغانستان، او احساس می کند که در دام افتاده است:


من با وجود اینکه در دولت قبلی صادقانه کار می کردم نتوانستم کشور را ترک کنم.


من آنقدر معاش نمی گرفتم که پس انداز داشته باشم وگرنه می توانستم با پول خودم افغانستان را ترک کنم، هیچ یک از سازمان ها به من کمک نکردند کشور را ترک کنم.


حکمت بیشتر وقت خود را مخفی می کند، برادرش برای خرید مواد خوراکه بیرون می رود تا او چهره خود را در محظر عام نشان ندهد.


او می ‌گوید: در حال حاضر مطمئن نیستم که چقدر می‌ توانم اینطور زنده بمانم.


آینده سیاه را پیش روی خود می بینم، اگر طالبان مرا پیدا کنند، به راحتی می توانند انتقام خود را بگیرند، زیرا آنها کشور را کنترل می کنند و من هیچ راهی برای عدالت خواهی ندارم.


حکمت التماس می کند که افغانستان و مردم آن فراموش نشوند.


او می گوید: اگر کسی این را می‌ خواند، انها باید بدانند افرادی که نیاز به محافظت داشتند، عقب رها شده ‌اند و یکی یکی توسط طالبان شکار می ‌شوند.


من یکی از آنها هستم و اکنون فقط می توانم امید وار باشم که معجزه ای رخ دهد.


منبع: مصاحبه توسط افغان وتنس.

Interview by Afghan Witness

Source:

bottom of page